بررسی و تبیین مفهوم «سینمای بیچیز» از منظر جامعه شناختی
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۱۶۵۱
محمد نبهان؛ پژوهشگر علوم اجتماعی
کتاب "سینمای بیچیز" نوشته حبیب باوی ساجد اثری است متشکل از یادداشتهای روزانه چگونگی مقدمات فیلمبرداری فیلم سینمایی "سامی"، تا پرداختن به امور مربوط به فیلم برداری، تا راهیابی به جشنواره های اروپایی و افریقایی، تا نقد ونظرِ هنرمندانِ برجسته همچون "امیرنادری"، "احلام مستغانمی"، و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب کاملاً "بیچیز" و در عین حال بیقاعده بنظر میآید؛ کتابی که ساختار کتابهای همانند خود را در هم شکسته و بیآلایش و در عین حال سمبلیک به جریان هنری / سینمایی میپردازد. کتابی که روزشمار حوادث یک کارگردان و نویسنده "بیچیز"را با تمام مشکلات پیش رویش را گام به گام شرح میدهد.
بی قاعدگی، بیتکلف بودن و در میدان "جامعه بیچیزان" بودن خاصیت این قلم بر شمرده میشود. از منظر جامعهشناختی ما با کُنشگری روبهرو هستیم که در بستر خودٍ میدان، هویت خویش را یافته و خود را با آن بازتعریف میکند، لذا سمبلیک بودن در این خوانش نمیتواند غیر منطقی و دور از ذهن فرض شود.
از سوی دیگر گفتمان خویش را از سطوح مختلف با زوایای متفاوت عُریان میکند و معتقد است که برای کُنش هنری در بستر هنر باید به خویشتن خویش بازگشت و روایتهای بومی را برجسته کرد. در حقیقت این نوع گفتمان، عکسالعملی در برابر کنش دیگری به حساب نمیآید، بلکه این کنش خود زائیده تحرک اجتماعی پیوستهای است که در خود کنشهای جدی "من کیستم؟"را مرتباً بازتولید میکند، و در عرصه صحنه به ماگوشزد میکند.
این نوع اندیشهورزی در ساحت هنری به دنبال روایتسازی نیست؛ بلکه همانندیک مشاهدهگر همه چیز را همان گونه که هست، روایت و درست پا به پای رخدادهای اجتماعی از درون و بیرون حرکت میکند و قائل به روتوش ما حصل حوادث نیست، و در همان حال با مفهوم "همهچیز" برای یک روایت جذاب و دیدنی مخالف است.
به طور مشخص فاصلهجویی نگارنده کتاب مورد مناقشه، از جذب سرمایه اقتصادی برای هنر ورزی به عنوان یک عنصر مداخلهگری که میتواند آن مولفه "بیچیز بودن" را مورد تعرض قرار دهد، به مثابه هشدار دانسته و آن را یکی از عوامل جدی در عدم برقراری یک "گفتمان پویا" و دوسویه میان مخاطبین و هنر ورزان بر میشمرد.
کما این که توسعه ابزارهای تکنولوژی و تطور مهارتهای فنی هنر ورزی را نیز از این مسئله مستثنی نمیداند. لذا باید تاکید کرد که وی گفتمانی با نمایهی هنری اما با امیال اقتصادی و یا تکنولوژیکال را در دنیای مدرن کنونی به عنوان مبنایی تبیین میکند که به ناچار اثر خلق شده را از غایت هنری و اجتماعی خود دور میکند.
بدین سان حبیب باوی ساجد کارگردان اهوازی معتقد است که خلق اثر هنری عُریان و یا "بیچیز" که اتفاقاً همه آن چیزهای غیرحقیقی را در برندارد و در عصر پسامدرن به عنوان یک مفهوم جدید پا به عرصه هنری و اجتماعی گذارده است، میتواند خود "هنر» باشد.
از منظری دیگر هوشمندی نخبگانی عرصه هنری در قبال پرداخت متخصصانه به یک بسته هنری و روایت آن به صورت کاملاً حرفهای، میتواند آزادی پذیرش روایت نویسنده اثر را از وی برباید و اغواگرانه مخاطب را به نقطهای بکشاند که میل دارد. از این رو میتوان مفهوم "سینمای بیچیز" را ازمنظر حبیب باوی ساجد با مفهوم آزادی در پذیرش و تامل در روایت مطروحه از سوی مخاطبین، همگام با عُریانی از امیال مالی و اغواگرایانه در بُعد تکنولوژیکال هنری (در بستر غیرضروری) گره زد.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۱۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.